سفارش تبلیغ
صبا ویژن

اصول مداحی و ستایشگری اهل البیت علیهم السلام از نظر رهبرمعظم

بسم‏اللَّه‏الرّحمن‏الرّحیم‏

اولاً صمیمانه، عمیقاً به همه‏ى برادران و خواهران حاضر در این محفل گرم و صمیمى و سرشار از عشق و محبت، به مناسبت میلاد صدیقه‏ى طاهره حضرت فاطمه‏ى زهرا (سلام اللَّه علیها) و همچنین ولادت فرزند پرافتخار و سربلندش، امام عزیزمان (رضوان اللَّه تعالى علیه)تبریک عرض میکنم و از برادران عزیزى که با هنرنمائى و برنامه‏هاى خودشان ما را از کوثر محبت اهل‏بیت (علیهم‏السّلام) سیراب کردند - چه خواننده‏هاى عزیز، چه شعرائى که این شعرها را سروده بودند - تشکر میکنم.

حقاً عرصه‏ى محبت اهل‏بیت عرصه‏ى شایسته‏اى براى هنرنمائى است و در میان این مجموعه‏ى نور، محبت فاطمه‏ى زهرا (سلام اللَّه علیها). جاى ابراز هنر، ابراز ذوق و ظرافت طبع حقاً و انصافاً همین‏جاست. فاطمه‏ى زهرا (سلام اللَّه علیها) کلمةاللَّهِ پرمضمون و مانند یک دریاى ژرف و عمیق است. هر چه فکر انسان، ذوق انسان، طبع ظریف صاحبان طبع در این زمینه کنکاش بیشترى کند، تدبر و تأمل بیشترى کند، گوهرهاى بیشترى به دست خواهد آورد. البته توصیه‏ى همیشگى ما این است که ژرف‏پیمائى در این اقیانوس نور و معنویت به کمک احادیث اهل‏بیت باشد. همانطورى که در یکى از اشعارى که آقایان خواندند، این مضمون بود، که معرفت این خاندان هم در اختیار خود این خاندان است؛ از آنها فرا بگیریم. آنها را معرف خودشان قرار بدهیم. تأمل کنیم، دقت کنیم تا به صورت عمیق و ژرفى این کلمات و این معانى را بفهمیم. شعراى عزیز ما، مداحان و ستایشگران اهل‏بیت (علیهم‏السّلام) که این افتخار را دارند که به کلمات و به روایات اهل بیت مراجعه کنند، تأمل کنند، تدبر کنند، از اهل بصیرت و معرفت براى ژرف‏یابى کمک بگیرند، آن وقت ذوق، طبع لطیف، دقت نظر و کنکاش، صوت خوب و حنجره‏ى توانا را در خدمت اینها قرار دهند. این یکى از بهترین و شریفترین کارهاست.

در باره‏ى مداحى اهل‏بیت و ستایشگرى این انوار مقدسه و طیبه، بنده در طول این سالیان متمادى که این جلسه‏ى شریف و عزیز و مغتنم در اینجا تشکیل میشود، صحبتهاى زیادى کرده‏ام که تکرار آن صحبتهارا لازم نمیدانم، لیکن همین قدر عرض کنم که هر چه ما جلو میرویم، نقش ارتباطگیرى با هنر بیشتر آشکار میشود؛ ارتباط گرفتن با ذهن و دل مخاطبان خود، مردم خود، با کمک ابزار بسیار کارآمد هنر. امروز آن کسانى که پیامى براى مردم دارند؛ چه پیام رحمانى، چه پیام شیطانى - فرق نمیکند - بهترین وسیله‏اى که در اختیار میگیرند، وسیله‏ى هنر است. لذا شما مى‏بینید به کمک هنر، امروز در دنیا باطل‏ترین حرفها را در ذهن یک مجموعه‏ى عظیمى از مردم به صورت حق جلوه میدهند که بدون هنر امکان نداشت، اما با هنر و به کمک ابزار هنر این کار را میکنند. همین سینما، هنر است؛ همین تلویزیون، هنر است؛ انواع و اقسام شیوه‏هاى هنرى را به کار میگیرند براى اینکه بتوانند یک پیام باطل را به شکل حق به ذهنها منتقل کنند. بنابراین هنر اینقدر اهمیت پیدا کرده است. منتها ما مسلمانها و بخصوص ما شیعیان، امتیازى داریم که دیگر ملیتها و ادیان این امتیاز را به قدر ما ندارند و آن عبارت است از اجتماعات دینى که به شکل روبه‏رو، چهره به چهره، نفس به نفس تشکیل میشود که این را در جاهاى دیگر دنیا و در ادیان دیگر کمتر میشود پیدا کرد. هست؛ نه به این قوّت، نه به این وسعت، نه به این تأثیرگذارى و محتواهاى راقى. فرض بفرمائید براى کسانى که با زبان قرآن آشنا هستند، آیات کریمه‏ى قرآن با صوت خوشى روبه‏رو تلاوت شود. این تأثیرش تأثیر بسیار بالائى است. ماجراى مدح‏خوانى و ستایشگرى مداحان ما از این باب است؛ استخدام هنر براى انتقال مفاهیم والا و باارزش که تا اعماق جان مخاطب نفوذ کند. این یک وسیله است، این یک ابزار بسیار باارزش است. ابزار است، اما آنقدر این ابزار وزن پیدا میکند که گاهى به قدر خودِ محتوا اهمیت پیدا میکند؛ چون اگر نباشد، محتوا قابل انتقال به دلها نیست. مداحىِ شما از این قبیل است. هر چه هنرمندانه‏تر باشد، از ابزار هنر، از صوت خوش، حنجره‏ى خوب برخوردار باشد، بهتر است و هر چه محتوا - آنچه که میخوانیم - آموزنده‏تر باشد، براى مخاطب قابل فهم‏تر باشد، درس آموزتر باشد، از جهت مدیریت فکرىِ مخاطبتان تازه‏تر و با طراوت‏تر باشد، ارزشش بیشتر است. البته با توجه به همان مطلبى که اول عرض کردیم، یعنى در چهارچوب تعالیم و معارف اهل‏بیت. لذا بازى کردن با مسئله‏ى مداحى سزاوار نیست. مداحى را به صورت یک کار صرفاً سطحى، شکلى، ظاهرى در آوردن، آن را عبارةٌاخراى تقلید از یک کار مبتذل غربى قرار دادن، هیچ جائز نیست. این را توجه بکنند، بخصوص جوانها که توى این صراط وارد میشوند. هیچ اشکالى ندارد که از شعرى با زبان مردم استفاه شود، لیکن با مضمون درست، با مضمون صحیح. اگر چنانچه مداح و خواننده ما و ستایش‏گر اهل بیت (علیهم‏السّلام) از کسانى که خودشان غرق در حیرت و بدبختى‏اند - وادى هنرى غرب، بخصوص هنر موسیقى‏شان که به ابتذال کشانده شده - و در وادى حیرت و سردرگمى شیطانى و نه حیرت رحمانى هستند، این کار شریف و پاکیزه و مقدس را الگوگیرى کرد، این کار ناسزاوار است؛ کار ناشایستى است.

و نکته‏ى دیگرى که این را هم ما دائماً تذکر داده‏ایم، باز هم عرض میکنیم، این است که محتواها را محتوائى قرار بدهید که مخاطب شما استفاده کند؛ یا یک منقبت قابل فهمى، یا یک فضیلت برانگیزاننده‏اى از اهل‏بیت (علیهم‏السّلام) باشد که اعتقاد و ایمان انسان را محکم کند. شما ببینید مداحان اهل‏بیت (علیهم‏السّلام) در دوران حیات معصومین (علیهم‏السّلام) بر روى چه چیزهائى تکیه میکردند. شعر دعبل، شعر کمیت، شعر فرزدق - این شعرهائى که ائمه (علیهم‏السّلام) اینها را تشویق کردند - بر روى چه چیزهائى تکیه میکردند. شما نگاه کنید ببینید محتواى این اشعار یا عبارت است از اثبات حقانیت اهل‏بیت با دلیل، با استدلال - استدلالى که در کسوت زیبا و لطیف شعر خودش را نشان میدهد. شعر دعبل را نگاه کنید - یا بیان فضائل اهل‏بیت (علیهم‏السّلام)؛ همینى که امروز در شعر این خوانندگان عزیز ما هم چند بار تکرار شد. اشاره‏ى به ماجراى هل اتى، اشاره‏ى به ماجراى مباهله، اشاره‏ى به تعبیرات پیامبر مکرم نسبت به فاطمه‏ى زهرا (سلام اللَّه علیها)، یا بیان درسهائى که از زندگى آن بزرگواران میشود گرفت که نمونه‏ى شیرینِ کاملِ نزدیک به زمانِ خودمان، شعرهائى است که در دوره‏ى انقلاب - دوره‏ى اوج نهضت در سال 56 و 57 - در محرم، دسته‏جات سینه‏زنى، به ابتکار خودِ مداحان، خودِ مرثیه‏سرایان، خود را نشان داد. دسته‏ى سینه‏زنى توى بازار، توى خیابان سینه میزد، نوحه میخواند، لیکن هر کسى مى‏شنید، میفهمید که امروز باید چه کار کند؛ امروز باید در کدام جهت حرکت کند.

وقتى شما این هنر را - هنر صوت و لحن و آهنگ و شعر را که کار شما مجموعه‏اى از چندین هنر است - در خدمت این معانى قرار دهید که یا اثبات حقانیت اهل‏بیت را میکند، یا فضائل و مناقب اهل‏بیت را میگوید که دل شنونده را روشن میکند، یا معارف اهل‏بیت را تفهیم میکند و راه زندگى را براى مخاطب شما روشن میکند، آن‏وقت این بالاترین ارزش را پیدا میکند؛ آن وقت یک برنامه‏ى مداحى شما به قدر چند ساعت سخنرانى و درس استدلالى ارزش پیدا میکند.

مسئله فقط تحریک احساسات نیست؛ هدایت ذهنهاست. البته امروز خوشبختانه من مى‏بینم که هم در این جلسه، هم در جلسات عزادارى و مناسبتهائى که مداحان عزیز مى‏آیند میخوانند، الحمد للَّه توجهات خوبى در این سالها پیدا شده، لیکن ظرفیت، خیلى ظرفیت عظیمى است. شما جوانهائى که اهل خواندن و سرودن و بیان کردن و برنامه اجرا کردن هستید، به نیاز امروز جامعه‏ى اسلامى نگاه کنید، ببینید چقدر ملت ما، جوانها و جامعه‏ى ما در کشاکش طوفانهاى گوناگونِ تهاجم سیاسى و فرهنگى و انواع و اقسام تلقینات و تبلیغات، به نگاه نو، به روحیه‏ى سرشار از امید، به دل لبالب از اطمینانِ به آینده، فهمیدن راه روشن احتیاج دارد. این را همه باید انجام دهند؛ هر کسى به یک نحوى. و شما میتوانید سهم وافرى در این زمینه داشته باشید. به هر حال، مجموعه‏هاى اساتید و پیشکسوتهاى مداحى میتوانند کارهاى خوبى انجام دهند، امیدواریم ان‏شاءاللَّه انجام دهند.

یک نقطه‏ى اساسى هم این است که ما وضعیت کنونى انقلاب را همواره هم در یاد خودمان داشته باشیم، هم در حوزه‏ى شعاع گفتارى خودمان، تأثیر نفس خودمان را به یاد دیگران بیاوریم. عزیزان من! انقلاب یک حادثه در تاریخ ایران فقط نبود؛ این یک حادثه در تاریخ جهان و در تاریخ بشریت بود. بر روى این نکته من تکیه و تأکید میکنم - این شعار نیست، این تدقیق در یک حقیقت است - که این یک حادثه در تاریخ بشریت است. هر چه زمان بیشتر بگذرد، بیشتر این حقیقت روشن خواهد شد. اینجور نبود که حالا در کشورى نظامهاى طاغوتى و فاسد بودند، بعد به یک نظام اسلامى تبدیل شد. البته این بود؛ اما فقط این نبود. از لحاظ اعتقادى و معنوى، قرنهاست که دنیا را بعمد به سمت نگاه مادى و فهم مادىِ زندگى و عالم پیش میبردند، الان هم دارند پیش میبرند. این انقلاب در مقابل این موج عظیمى که با همه‏ى قدرت مادى آن را دائم تشدید میکردند، آمد ایستاد و ضربه زد. انقلاب با مطرح کردن عَلمِ معنویت، با آن حرکتى که ترک‏تازانه به پیش میبردند، به آن حرکت لطمه وارد آورد و او را کند کرد. امروز شما مى‏بینید در همان کشورهائى که مهد گرایش مادیگرى بود، گرایشهاى معنوى به شکلهاى مختلفى بروز کرده؛ یعنى طلب معنویت، عشق به معنویت، شوق و گرایش به معنویت در آنجا در بین جوانهایشان به وجود آمده - البته این معنویت را وقتى نمیتوانند درست اداره کنند، مدیریت کنند، گرایشهاى انحرافى به وجود مى‏آید؛ عرفانهاى قلابى، معنویتهاى دروغین. و شیادانى هم هستند که نقش مى‏آفرینند - که اگر توى این شرائط اسلام و مکتب اهل‏بیت (علیهم‏السّلام) بتواند خود را به قلب امپراتورى مادى غرب برساند، آنجا طالب دارد، مستمع دارد، علاقه‏مند دارد. و این امروز در دنیا محسوس و مسلم است. اینى که مى‏بینید علیه اسلام این همه حمله میکنند، به نام مبارک پیغمبر اعظم (صلّى اللَّه علیه و اله و سلّم) به مصداق قول مولوى:

مه فشاند نور و سگ عوعو کند

هر کسى بر طینت خود میتند

بر طینت خودشان مى‏تنند نسبت به نام مبارک آن بزرگوار. این، حادثه‏ى جدیدى را به وجود آورده که نفوذ این نام در دنیا بیشتر شده؛ حضورش قویتر شده؛ جاذبه‏اش براى دل جوانها مضاعف شده و همین، گردانندگان استکبار را دستپاچه کرده که عوامل و مزدورانشان را وادار میکند که هر روز به یک نحوى عکس‏العمل نشان میدهند که این نشان‏دهنده‏ى هزیمت آنهاست. این از جنبه‏ى معنوى.

از جنبه‏ى سیاسى این است که از دورانى که مسئله‏ى استعمار در دنیا شروع شد - یعنى از قرن نوزدهم - که آرام آرام از حدود دویست سال قبل تقریباً مسئله‏ى استعمار یعنى دست‏اندازى به کشورهاى دیگر از سوى قدرتهائى که میتوانستند دست‏اندازى کنند، شروع شد، نظام سلطه سر کار آمد؛ یعنى دنیا تقسیم شود به دو بخش؛ یک بخشِ گردن‏کلفت و زورگو و سلطه‏گر، یک بخشِ ضعیف و توسرى خور و سلطه‏پذیر. انقلاب اسلامى شما در مقابل این حرکتى که به حرکت طبیعى دنیاى سیاست تبدیل شده بود، ایستاد. اینى که شما مى‏بینید امروز در خیلى از کشورها صداى مرگ بر آمریکا بلند میشود، این چیز جدیدى است؛ این مخلوق حرکت ملت ایران است. چنین چیزى وجود نداشت. اینى که شما مى‏بینید امروز در همه‏ى دنیا، چه در کشورهاى اسلامى، چه حتّى در کشورهاى اروپائى، سیاست آمریکائى منفورترینِ سیاستها و سران کشور آمریکا منفورترینِ سیاستمداران دنیا هستند، این ناشى از این حرکت عظیم ملت ایران است. اینجا بود که اول، شاخِ ابرقدرتىِ ابرقدرتها را شکست، نظام سلطه را به چالش طلبید. چرا؟ چرا قدرتهاى بزرگ مثل آمریکا و دیگران با کشورهائى که همیشه سلطه‏پذیر بودند، باید از موضع قدرت حرف بزنند؟ توى ایرانِ خود ما سران ذلیلِ روسیاهِ رژیم طاغوت، براى تصمیم‏گیریهاى مهمشان اقدام نمیکردند، مگر اینکه قبلاً با سفیر آمریکا و سفیر انگلیس در ایران مشورت کنند. چرا؟ چرا یک ملت با توانائیهاى خود، با ذخائر فرهنگى و مادى و معنوى خود، بایستى تابع و تسلیم یک قدرت بیگانه شود؟ چرا؟ این «چرا» را اول، انقلاب اسلامى گفت.

حالا این، دو نمونه از تأثیرى که انقلاب شما ملت ایران از جنبه‏ى معنوى و از جنبه‏ى سیاسى در حرکت عمومى جهان و نه فقط در تاریخ ایران، باقى گذاشته. این دو نمونه، نمونه‏هاى دیگرى هم دارد که حالا وقت تفصیلش نیست.

این اقدام بزرگ انجام گرفت، دشمنى‏ها هم با او شروع شد؛ مقاومت متقابل هم شروع شد. رهبرىِ شگفت‏آور امام بزرگوار در سخت‏ترین دورانها توانست این حرکت را با کمال قدرت حفظ کند و پیش ببرد و پیش ببرد. ملت ایران، جوانان این کشور، حقیقتاً سخن امام بزرگوارشان را نیوشیدند؛ از دل و جان آن سخن را پذیرفتند، فهمیدند و دنبال کردند. خیلى هم تلاش شد که مردم را منحرف کنند، منصرف کنند، راهشان را عوض کنند، باورشان را بگیرند، نشد؛ تا حالا نشده، بعد از این هم ان‏شاءاللَّه نخواهد شد. این حرکت ادامه پیدا کرده و این دشمنیها هم روز به روز به شکلهاى مختلف وجود داشته. ما مثل آن دونده‏اى هستیم که به طرف مقصدى دارد حرکت میکند، ولى عده‏اى نمیخواهند او برسد و دائم سر راهش مانع درست میکنند؛ از رو مانع‏ها میپرد، هى سنگ بهش میزنند، هى او را ملامت میکنند؛ از اطراف به او فریاد میزنند: نرو، نمیرسى، فایده‏اى ندارد؛ او هم گوشش بدهکار نیست؛ زخمها را میخورد، دردها را تحمل میکند؛ اما راه خودش را ادامه میدهد و میرسد. ملت ایران مثل یک چنین دونده‏ى قهرمانى تا امروز عمل کرده؛ پیش رفته.

خوب، در یک چنین وضعیتى، دلسوزان این کشور، دلسوزان این ملت، علاقه‏مندان به آرمانهاى اسلامى و انقلابى و مکتب اهل‏بیت (علیهم‏السّلام) وظیفه‏ى‏شان چیست؟ همه وظیفه دارند این راه را براى روندگان، یعنى براى ملت ایران تسهیل کنند. سیاستمدارها یک جور، دولتمردان یک جور، علماى دین یک جور، دانشمندانِ دانشگاه‏ها یک جور، روشنفکران یک جور، قشرهاى مختلف یک جور. یکى از اثرگذارترین‏ها هم این جامعه‏ى گویندگان مذهبى، سرایندگان مذهبى، پرچمداران عشقِ به اهل‏بیت (علیهم‏السّلام) که در شادى و عزاى اهل‏بیت دلها را به آنها نزدیک میکنند، هستند.

آنچه که امروز لازم است، این است که همه این وظیفه را بشناسند، بدانند که ما کجا هستیم. یک عده‏اى غفلت میکنند، نمیفهمند که ما این همه حرکت کرده‏ایم، پیش آمده‏ایم؛ نمیفهمند که ما هنوز راه طولانى‏اى در پیش داریم؛ نمیفهمند که ما دشمن داریم، دشمن از تنبلى ما، از غفلت ما، از اختلاف ما، سوء استفاده میکند. مخاطب بیشتر این حرف شخصیتهاى مطرح جامعه - سیاسى و فرهنگى و غیره - هستند که باید مراقب حرف زدنهاى خودشان، مراقب نوشتنهاى خودشان، مراقب موضع‏گیریهاى خودشان باشند. اتحاد و اتفاقى که رمزِ همه‏ى پیشرفتها و پیروزیهاست، امروز بیشتر از همه براى این کشور لازم است. مسئولین کشور هم واقعاً دارند زحمت میکشند، حقیقتاً دارند زحمت میکشند. دولت، مسئولین، مدیران بخشهاى مختلف، تلاش میکنند. اگر کسى ایراد و انتقادى هم دارد، نباید آن را جورى مطرح کند که این مدیرى که در تلاش هست براى اینکه کار را بهتر انجام دهد، او را تضعیف کند. اختلافات غالباً از هوسهاى نفسانى بر میخیزد. اگر کسى بگوید این عمل من که اختلاف‏انگیز بود، تفرقه‏انگیز بود، براى خداست، این را باور نکنید. تفرقه‏ى بین مؤمنین کارِ خدائى نیست، براى هدفِ خدائى انجام نمیگیرد؛ کار شیطانى است؛ کار شیطانى است. ایجاد بغضاء و کینه بین مؤمنین، فضاى اختلاف را به وجود آوردن، این کار شیطان است، کار خدائى نیست. کار خدائى همدلى است. یک نفر یک کارى دارد، مسئولیتى را بر عهده گرفته، دیگران باید کمک کنند تا کار را خوب انجام دهد. اگر ضعفى داشت، به او تذکر دهند؛ اما نگذارند او تضعیف شود. این کسى که این عَلم را بر دوش کشیده، بلند کرده، همه باید کمکش کنند؛ یکى عرقش را پاک میکند، یکى بادش میزند. اگر دیدند که در نگه داشتن عَلم دارد اشتباه میکند، راهش این نیست که یک مشتى هم به پشتش بزنند، خودِ او و عَلم را سرنگون کنند. راهش این است که کمکش کنند این اشکال برطرف شود؛ این نکته را باید همه توجه کنند، بخصوص کسانى که در عرصه‏ى سیاست و در عرصه‏ى فرهنگ و در عرصه‏ى رسانه و در عرصه‏هاى گوناگون نقش و حضورى دارند.

پروردگارا! به محمد و آل محمد تو را سوگند میدهیم ما را از شناسندگان و دوستداران و ارادتمندانِ اهل‏بیت (علیهم‏السّلام) قرار بده؛ ما را با این ایمان و اعتقاد زنده بدار و با این ایمان و اعتقاد بمیران؛ ما را در دنیا و آخرت از آنها جدا مفرما. پروردگارا! وظائف ما را براى ما تسهیل بگردان؛ آنچه که از ما سؤال خواهى کرد، ما را بر انجام آن موفق بدار؛ قلب مقدس ولى‏عصر را از ما راضى و خشنود گردان.والسّلام علیکم و رحمةاللَّه‏ سایت رهبر بزرگوار و حکیم انقلاب 


نوشته شده در  چهارشنبه 87/10/18ساعت  5:37 صبح  توسط ابرقویی 
  نظرات دیگران()

آیت الله سبحانی خاطر نشان کرد: با این همه که امروزه بشر به پیشرفتهای وسیعی دست پیدا کرده درهمین کشور هند، گاوهای مقدس آنقدر احترام دارند که بر روی باند فرودگاه کهمی روند از پرواز هواپیماها جلوگیری می کنند وکسی به آنان جرات کوچکترین جسارت را ندارد. ایرنا: آیت الله جعفر سبحانی از اساتید برجسته حوزه علمیه قم گفت: مداحان اهل بیت عصمت وطهارت (ع) در مراسم سوگواری ها ضمن تقویت فرهنگ عاشورا از تحجر و خرافات دوری کنند.
آیت الله سبحانی در مدرسه علمیه حجتیه قم اظهار داشت: مداحان اهل بیت (ع) باید در مراسم عزاداری فرهنک ناب عاشورا که تداعی کننده قیام امام حسین (ع) و یاران گرانقدر آن حضرت است را برای همگان زنده نگه دارند.وی افزود: در این رابطه استفاده از اشعار درست و پرمعنا که در آن رنگی از خرافات و تحجر نباشد ضروری است.وی وظایف مداحان را در زمینه اشاعه مقدسات و ارزشهای دینی بسیار با اهمیت دانست وگفت: انبیاء الهی خصوصا حضرت محمد(ص) برای شناساندن مفهوم درست دین به مردم همواره مصلحت دین را در نظر داشت وازاین حیث مداحان اهل بیت (ع) نیز باید این موضوع را الگوی خود قرار دهند.
وی تصریح کرد: باید دین را همان گونه که هست آموخت و از پرداختن به تعابیر پوچ و بی اساس در قبال آن خودداری کرد.آیت الله سبحانی گفت: پیامبر گرامی اسلام (ص) در برخورد با گفتار و تصورات بی اساسی مشرکان و اقوام یهود و نصرانی مطابق مصلحت دین رفتار می نمودند.وی ادامه داد: آن حضرت درطول سالهای رسالت خود همواره اقوام یهود و نصرانی را از قل و زنجیر افکار و عقایدخرافی با نام دین آزاد نمود.وی گفت: پیروان دین مسیح در آن زمان و حتی امروز گرفتار نوعی برداشت غلط از دین و ارزشهای آن می باشند.استاد برجسته حوزه ادامه داد: در میان پیروان دین مسیح حتی اشخاص دانشمند و مهندس که در ساخت بزرگترین پروژه های مهارت دارند نیز دچار این خرافات شده اند.
وی افزود: ترقی در علم و صنعت هم نتوانسته جلوی خرافات مذهبی را بگیرد.وی ادامه داد: در مذاهب دیگر مانند مذهب هندو نیز این مطلب به روشنی به چشم می خورد.وی اظهار داشت: گاندی رهبر فقید هند و بنیانگذار تز زندگی مسالمت آمیز در میان انسانها هر چقدر تلاش نمود نتوانست با افکار هندوها مخالفت کند.آیت الله سبحانی خاطر نشان کرد: با این همه که امروزه بشر به پیشرفتهای وسیعی دست پیدا کرده درهمین کشور هند، گاوهای مقدس آنقدر احترام دارند که بر روی باند فرودگاه کهمی روند از پرواز هواپیماها جلوگیری می کنند وکسی به آنان جرات کوچکترین جسارت را ندارد.

نوشته شده در  چهارشنبه 87/10/18ساعت  5:36 صبح  توسط ابرقویی 
  نظرات دیگران()

ستاد ساماندهی شئون فرهنگی در آستانه ایام محرم اطلاعیه صادر کرد:
خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران- ایرنا  ستاد ساماندهی شئون فرهنگی در آستانه فرا رسیدن ایام محرم با صدور اطلاعیه ای مردم را به برگزاری مراسم باشکوه به دور از تحریفات دعوت کرد. به گزارش روز یکشنبه خبرنگار فرهنگی ایرنا، این اطلاعیه در چندین بند تدوین شده و در آن از خیل عظیم عزاداران پرشور، مراجع معظم تقلید و علما، مسئولان، هیات ها، اندیشمندان اهل قلم، سخنرانان و مبلغان مذهبی، شعرا و مداحان اهل بیت (ع) و مدیران دستگاههای فرهنگی، انتظامی خواسته شده تا مراسم دهه محرم امسال را با شکوه و عاری از هرگونه پیرایه ها برگزار کنند در بخشی از این اطلاعیه که روابط عمومی سازمان تبلیغات اسلامی آن را منتشر کرده، آمده است: نهضت کربلا آیینه ای است زلال که دست روزگاران هرگز نتوانسته غبار فراموشی و تحریف بر سیمای آن بنشاند و از شهادت سبط رسول اکرم (ص) در دل های مومنان شعله ای فروزان است که هرگز خاموش نخواهد شد.
این اطلاعیه می افزاید: سینه های عاشقان این فرهنگ مشعلی است که این آتش را در مسیر خود روشن نگاه داشته و در این راه گوی سبقت را از آفتاب سوزان ربوده است، بانگ عزای حسینی برای همیشه از حنجره هایی که با منبع جوشان عاشورا الفتی داشته بیرون تراویده و طنین آن هم اکنون در همه آفاق و انفس پیچیده است.
اطلاعیه ادامه می دهد: ستاد ساماندهی شئون فرهنگی در مناسبت های مذهبی که با تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی به عنوان مرکز مدیریت فرهنگی مراسم مذهبی کشور شناخته می شود، توفیق و افتخار خدمتگزاری به فرهنگ دینی این مرز و بوم دین مدار را داشته و امور مرتبط با مراسم آیینی به ویژه سنت شکوهمند عزاداری سرور و سالار شهیدان، حضرت ابا عبدالله الحسین (ع) را ساماندهی می کند. تلاش های این ستاد سبب رونق عزاداری ها و کاهش چشمگیر آسیب های عزاداری در محرم سال گذشته شد که این پدیده ای کم نظیر و مبارک است.
در این اطلاعیه با اشاره به اینکه توجه به برگزاری مراسم عزاداری در مساجد به عنوان اصلی ترین جایگاه هیات های مذهبی باید مورد توجه قرار گیرد، تاکید شده است: تبیین معارف اسلامی اعم از اعتقادات، اخلاق، احکام، سیره پیامبر اعظم (ص) و ائمه معصومین (ع)، توجه به تشکیل حلقه های قرآنی اعم از قرائت ترجمه، مفاهیم و تفسیر در هیات های مذهبی و شروع جلسات با تلاوت همراه با ترجمه قرآن و توجه به ادعیه و زیارات ماثوره از ائمه طاهرین (ع) به عنوان برنامه جدی هیات ها از دیگر مواردی است که هیات ها باید در راس برنامه ها و مراسم عزاداری خود قرار دهند.
در این اطلاعیه همچنین بر استفاده از پیام های عاشورا و روایات ائمه اطهار (ع) در پرچم ها، کتیبه ها، پوسترها، اقامه نماز در اول وقت و توجه ویژه به نماز ظهر عاشورا، اهتمام به استفاده از روحانی و خطیب توانا و آگاه در هیات ها و پرهیز از برگزاری مراسم بدون خطابه و منبر، ضرورت توجه خطبا به اوضاع فعلی جهان اسلام، استفاده از اشعار پرمحتوا و مستند، ممنوعیت قمه زنی و زنجیرهای تیغ دار، استفاده نکردن از ابزارآلات موسیقی به استثنای سنج و طبل، نصب نکردن شمایل های منتسب به ائمه اطهار (ع)، استفاده نکردن از ریتم ها و آهنگ های نامناسب و لزوم توجه به اطلاعیه های نیروی انتظامی تاکید شده است.
این اطلاعیه می افزاید: امید است ملت عزیز، مسئولان هیات های مذهبی و مدیران دلسوز فرهنگی، فتاوا و رهنمودهای مقام معظم رهبری و مراجع معظم تقلید را در اقامه سنن عاشورایی نصب العین خود قرار دهند تا همچنان شاهد جوشش فریاد آزادگی و ستم ستیزی از حنجره عاشوراییان در گستره جهان باشیم که نمونه های بارز آن را در دوران پیروزی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس مشاهده کردیم و دفاع جانانه و شجاعانه امت مسلمان در مقابل اسراییل و آمریکای جنایتکار در جهان امروز گواه روشن آن است.

نوشته شده در  چهارشنبه 87/10/18ساعت  4:23 صبح  توسط ابرقویی 
  نظرات دیگران()

فرهنگ عاشورا، آسیب‏ها و تحریف‏ها

على آقاجانى قناد،هفته‏نامه پگاه، ش 155و157، اسفند 83 و فروردین 84 نویسنده محترم در این مقاله ابتدا به طرح و بررسى ریشه‏ها و عوامل ایجاد و گسترش تحریف و آسیب‏هاى مسئله قیام حسینى و عزادارى پرداخته است از جمله:

1. دگرگونى فضاى اجتماعى و تغییر در گفتمان عاشورا: از باب نمونه، از اواخر جنگ به این سو، به تدریج با فروکش کردن تکاپوى انقلابى، گفتمان عاشورا به تدریج و در مراتبى، غیرحماسى و غیرسیاسى شد. به هر روى در هر دورانى به تبع جامعه، فرهنگ عاشورا سیاسى و غیرسیاسى مى‏شود و ابعاد دیگر آن مورد غفلت قرار مى‏گیرد و نیز تحریف‏هاى لفظى و معنوى بر اساس گفتمان رایج زمان در آن صورت مى‏گیرد.

2. تبیین نشدن فلسفه صحیح قیام: این موضوع که خود یک تحریف معنوى عمده است، زمینه‏ساز بسیارى از تحریف‏هاى لفظى نیز قرار مى‏گیرد. شهید مطهرى از دو فلسفه‏تراشى انحرافى براى قیام اباعبداللّه‏ علیه‏السلام نام مى‏برد: یکى اینکه شهادت امام حسین علیه‏السلام را کفاره گناهان امت و دوست‏داران عترت و هدف از قیام را، تنها آمرزش و شفاعت گناه‏کاران که ولایت و محبت آن حضرت را دارند دانسته‏اند. دوم، برخى‏ها شکلى الاهى و قدسى و آسمانى بدان بخشیدند و آن را در حد یک دستور خصوصى فروکاستند.

3. تمایل به اسطوره‏سازى و افسانه‏پردازى: شهید مطهرى اولین کسى است که این عامل را به عنوان عوامل تحریف یاد مى‏کند و نمونه‏هایى را برمى‏شمارد مانند کشته شدن سیصدهزار نفر از دشمنان توسط امام حسین علیه‏السلام و یا تعداد 25 هزار نفر به دست ابوالفضل العباس و... .

4. برخورد عاطفى صِرف با مقوله عزادارى: عاشورا علاوه بر داشتن بُعد عاطفى قوى، یک صحنه دیگرى نیز دارد که سرشار از حماسه و زیبایى است و حسین علیه‏السلام و یارانش قهرمان آن‏اند. افراطِ در بُعد عاطفى، تحریف‏هاى لفظى و معنوى عاشورا را بیشتر مى‏کند، مانند عروسى حضرت قاسم در کربلا و... .

5. جبر انگارى: ابن زیاد خطاب به حضرت زینب مى‏گوید: خدا را شکر که او شما را رسوا کرد. خدا را شکر که شما را کشت و خدا را شکر که ادعاهایتان را باطل ساخت. نمونه این جبرگرایى را نسبت به حادثه عاشورا و منتسب نمودن آن به چرخ، فلک، روزگار، سرنوشت، تقدیر و مانند اینها در اشعار شاعرانى چون محتشم کاشانى و وصال شیرازى و... مى‏توان دید.

6. نقش حکومت‏ها و تاریخ‏نگاران دربارى: از باب نمونه مى‏توان به این تحریفات امویان اشاره کرد: شهادت امام حسین به قضاى الاهى و خواست خداوندى است؛ چه پیش از شهادت و چه بعد از آن، امام را به عنوان فردى شورشى و طغیانگر بر ضد حاکمان مشروع معرفى مى‏کردند؛ عید اعلام کردن و جشن گرفتن روز عاشورا.

نمونه‏اى از تحریفات تاریخ‏نگاران عثمانى و اموى عبارت‏اند از: امام فردى جنگ‏طلب، خشونت خواه، خون‏ریز و تندزبان بود؛ امام دنیاخواه و حکومت‏طلب بود؛ درخواست ملاقات و بیعت امام حسین با یزید؛ تبرئه یزید از قتل امام حسین و مقصر جلوه دادن عبیداللّه‏ بن زیاد.

7. تعصب‏هاى بى‏جا و جمود فکرى: مانند تعصب در نقل‏هاى تاریخى حوادث کربلا. جزم‏اندیشى بر یک اعتقاد بى‏مبنا و تعصب به اجراى شیوه خاصى از عزادارى‏ها.

8. تمسک به روایات تسامح در ادله سنن: برخى‏ها براى توجیه نقل اخبار بى‏اعتبار و ضعیف در باب حوادث و مصائب و خصایل، به این مسئله تمسک مى‏کنند؛ درحالى‏که این نظریه نادرست است؛ زیرا: این مسئله تسامح در ادله سنن، در جایى است که روایتى ضعیف در کتاب‏هاى قدما و نزدیک به عصر ائمه: وجود داشته باشد، نه مسائل جدیدالاحداث؛ این مسئله به حوزه ثواب و عقاب داشتن عملى مربوط است و معلوم نیست که بتوان آن‏را به دیگر حوزه‏ها، چون نقل وقایع تاریخى سرایت داد؛ این مسئله مربوط به اخبار ضعیف است، نه اخبار موهون که موجب خدشه‏دار شدن مقام ائمه و مذهب مى‏شود؛ در اصل بسیارى از مصیبت‏هاى مشهور در زبان مداحان و روضه‏خوان‏ها، حتى به نقل ضعیف هم در کتاب‏هاى سیره و اصحاب مناقب نیامده است.

9. جمود تاریخى و گویا نشدن تاریخ.

10. سهل‏انگارى و تسامح منفى در به کارگیرى روش‏ها.

11. هراس نخبگان از عوام یا عوام‏زدگى آنان.

12. تبدیل عزادارى به عادت.

13. آمیخته شدن فرهنگ‏هاى قومى و سرزمینى با عزادارى.

14. ضعف دانش و بینش عمومى.

نویسنده در بخش دیگرى از نوشته خود به آسیب‏هاى عزادارى در زمان حاضر مى‏پردازد: رواج دوباره برخى غلوها و خرافه‏ها؛ ترویج دگرباره ناهنجارى‏هایى مانند قمه‏زنى و زمین‏بوسى؛ چیرگى سلیقه‏هاى شخصى و رواج زبان‏حال‏هاى بى‏ریشه و مبتذل؛ رواج سبک‏ها و اشعار غنایى ناهمخوان، مبتذل و تقلیدى؛ رواج شیوه‏هاى ناموجه سینه‏زنى و زنجیرزنى؛ برترى شکل عزادارى‏ها بر محتوا و حقیقت آن؛ گسترش نامتناسب حضور موسیقى در مراسم سنتى عزادارى و سوء استفاده گروهى و جناحى و سیاسى.

ایشان در ادامه مباحث خود، عوامل و زمینه‏هاى ایجاد آسیب‏هاى جدید را این‏گونه برمى‏شمرد:

1. ورود فرهنگ مدرنیته به اجزاى جامعه از جمله عزادارى‏ها: مراسم عزادارى که خود یکى از نهادهاى فرهنگى و اجتماعى سنت است، در طول زمان از کنش‏هاى مستقیم و غیرمستقیم نهادهاى مدرن مصون نمانده است. ازاین‏رو، دگرگونى‏هایى را هم در شکل و هم در محتوا به خود دیده است. از جهت محتوایى، مدرنیته دو تأثیر بر جریان عزادارى و مداحى گزارده است: از یک سو، عدم اقناع قشر تحصیل‏کرده از مطالب مطرح شده و از سوى دیگر، مصرفى کردن، بى‏حوصلگى و تمایل به فشرده شدن مطالب و عدم تکافوى عزادارى سنتى در پاسخ به احساسات جوانان مدرن به ویژه کمترتحصیل‏کرده.

2ـ دورى از عالمان دینى و روحانیت: بى‏گمان هر چه جامعه، ارتباط کم‏ترى با عالمان دینى که آبشخور اصلى ترویج مفاهیم و اعتقادات دینى‏اند، داشته باشند، به همان میزان از آموزه‏هاى دینى فاصله مى‏گیرند و باعث رشد آسیب‏هاى عزادارى مى‏شود.


نوشته شده در  دوشنبه 85/11/9ساعت  2:56 صبح  توسط ابرقویی 
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
رد شبهات درباره قمه زنی و چند لینک مفید فقهی در باب حرمت قمه زنی
در غرب شیعه و عاشورا و امام حسین را فقط با خشونت وقمه کشی می شنا
نقد و بررسی فقهی-علمی مطالب منسوب به ایه الله نائینی وبرخی فقها
بدعت در مسیحیت منحرف که مبنای قمه زنی هم هست
[عناوین آرشیوشده]